جدول جو
جدول جو

معنی قزل احمد - جستجوی لغت در جدول جو

قزل احمد
(قِ زِ)
دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 25 هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 5 هزارگزی شوسۀ میانه به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است. سکنۀ آن 321 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و درخت تبریزی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قَ رُ اِ)
دهی از دهستان کوار بخش سروستان شهرستان شیراز در 113 هزارگزی جنوب باختری سروستان و 6 هزارگزی شوسۀ شیراز به خضر. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 498 تن است. آب آن از رود خانه قره آغاج و قنات و محصول آن غلات، چغندر، صیفی، میوه جات و شغل اهالی زراعت و باغبانی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(قُ اَ مَ)
دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، و ترکان آن را حق نظربکی گویند و حق نظربک شخصی بوده که در اهتمام در خانه پادشاه دست بر سینۀ مردم به زور تمام میزد، این ضرب به نام او مشهور شد. لوطیان گویند: ملاهایی که در این عصر به هم رسیده اند اگر یک قل احمدی بزنی همه مفقودالخبر میشوند. (بهار عجم) (آنندراج). میرنجات در نثر خود که مسمی است به آقارشکی نوشته: ’برکونت قل احمدی زنم که مفقودالخبر شوی’. (بهار عجم) (آنندراج). و این اصطلاح الواط است و ترکان آن را سقلمه به سین مهمله و حق نظر بکی گویند. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قُ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 139 تن. آب آن از رود خانه آیدغمش. محصول آن غلات، نخود، بزرک و زردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ چَ)
دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ در شهرستان همدان. تپه ماهور و سردسیر. سکنه 235 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تودهنی مشت سخت (سقلمه ترکی) (لوطیان) دست بزور تمام بر عضو کسی زدن سقلمه: در... ت قل - احمدی زنم که مفقود الخبری شوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قل احمدی
تصویر قل احمدی
((قُ اَ مَ))
دست به زور تمام بر عضو کسی زدن، سقلمه
فرهنگ فارسی معین